گنجور

 
۱
۶
۷
۸
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو

 

که جان با جان و تن با تن بپیوست

تن از دوری و جان از داوری رست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۳ - جان دادن شیرین در دخمه خسرو

 

جهان بین تا چه آسان می‌کند مست

فلک بین تا چه خرم می‌زند دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۷ - نامه نبشتن پیغمبر به خسرو

 

در آمد مردی از در چوب در دست

به خشم آن چون را بگرفت و بشکست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب

 

ز محنت رست هر کاو چشم دربست

بدین تدبیر طوطی از قفس رست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب

 

چو عیسی بر دو زانو پیش بنشست

خری با چارپا آمد فرا‌دست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را

 

که ناگه پیکی آمد نامه در دست

به تعجیلم درودی داد و بنشست

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را

 

گرفته ساقیان می بر کف دست

شهنشه خورده می‌، بدخواه‌ِ شه مست

۱ بیت
نظامی
 
 
۱
۶
۷
۸
 
تعداد کل نتایج: ۱۴۷