گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۲ - در صفات جام عشق فرماید

 

کف خاکست این دم در میانه

ز تو دیده وصال جاودانه

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید

 

چنان رفتست نامم در زمانه

که خواهم ماند اکنون جاودانه

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۶ - حکایت در وقت پیر گوید

 

نمیبینم خودم اندر میانه

ترا میخواهم اینجا جاودانه

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۶ - حکایت در وقت پیر گوید

 

دوئی رفت و ترا او شد یگانه

ازاو داری حیات جاودانه

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۶ - حکایت در وقت پیر گوید

 

همه باتست و و تو اندر میانه

توئی آخر بقای جاودانه

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۶ - حکایت در وقت پیر گوید

 

همه با تست اندر این میانه

توئی آخر بقای جاودانه

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه

 

همه واصل شده در کارِ خانه

برسته جمله از جور زمانه

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۷ - سؤال کردن در علم تفسیر فرماید رحمةاللّه

 

تو هستی جوهر ذات یگانه

که خواهی بود جوهر جاودانه

عطار
 

عطار » فتوت نامه

 

مروت کن تو با اهل زمانه

که تا نامت بماند جاودانه

عطار
 
 
۱
۱۴
۱۵
۱۶
sunny dark_mode