×
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۸۰
بلینا بالفتن فی لیلة الهجر
ظلام فیه حتّی یطلع الفجر
امامی انت بدّلها الی القدر
لتسلم فیه حتی مطلع الفجر
برآی ای صبح روشندل خدا را
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۶
وصال او ز عمر جاودان به
خداوندا مرا آن ده که آن به
مگو سرّ وجودش با مخالف
که راز دوست از دشمن نهان به
به خلدم زاهدا دعوت مفرما
[...]
فیض کاشانی » شوق مهدی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷
تو را میگویم ای جویای حق هی
ز جان بنده بشنو این نه از وی
غذای روح کن گفت پیمبر
مخوان غیر از حدیث از درسها شیء
شراب حبّ اهل البیت درکش
[...]