×
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت اول
شنیدستم که روزی کرد لیلی
به قصد فصد سوی نیش میلی
چو زد لیلی به حی نیش از پی خون
به هامون رفت خون از دست مجنون
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم
چو از مژگان فشانی قطره ی آب
چو آتش افکند در جان من تاب
ز معجزهای حسن توست دانم
که از آب افکنی آتش به جانم
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش سوم - قسمت اول
از آن اندیشه کن کاین جان بدبخت
بزندان فراموشان کشد رخت
کسی کو از تو بسیار آورد یاد
همی گوید که مسکین آدمیزاد
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول
صلای باده زد پیر خرابات
بیا ساقی که فی التأخیر آفات
سلوک راه عشق از خود رهائی است
نه قطع منزل و طی مقامات
جهان مرآت حسن شاهد ما است
[...]
![شیخ بهایی](https://api.ganjoor.net/api/ganjoor/poet/image/bahaee.gif)