گنجور

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۷

 

درفش افتاد عباس جوان را

فلک داد ای فلک داد

علم شد رایت ماتم جهان را

فلک داد ای فلک داد

مرا با رنج این سوک روان کاست

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۵۳

 

دلم از زندگانی سخت سیره

بمیرم هر چه زوتر باز دیره

زنان را دل سرای درد و ماتم

تن مردان نشان تیغ و تیره

پسر در خون طپان دختر عزادار

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » مراثی و نوحه‌ها » شمارهٔ ۵۶

 

پس از مرگ تو گیتی جاودانی

واویلا واویلا صد واویلا

سیه پوشد به مرگ زندگانی

واویلا واویلا صد واویلا

تو محمل بسته زین خونخواره منزل

[...]

یغمای جندقی
 
 
sunny dark_mode