جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۸
تو را چو مشک تر از برگ یاسمین خیزد
چه فتنه کز پی تاراج عقل و دین خیزد
اگر در آب فتد عکس قد و عارض تو
به هر زمین که رسد سرو و یاسمین خیزد
ز باغ وصل چه سان برخورم که گر صد بار
نهال مهر نشانم درخت کین خیزد
مریض عشق به کوی تو تا غبار نشد
ز ضعف […]

قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۷ - در ستایش مولای متقیان امیر مؤمنان علی بن ابیطالب
بجز لب تو کزو گفت شکرین خیزد
که دیده لعل کزو جوی انگبین خیزد
عجب ز سادگی سرو بوستان دارم
که پیش قامت موزونت از زمین خیزد
قد تو سرو بود طرّهٔ تو مشک اگر
ز سرو ماه بروید ز مشک چین خیزد
کند به دوزخ اگر جای چو تو غلمانی
بهشتی از سر سودای حور عین خیزد
ز هر زمین که فتد […]
