گنجور

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۶

 

کشیده‌ای می و بالای منظر آمده‌ای

تو آفتابی و امروز خوش برآمده‌ای

چو گل، به روی عرق کرده، می‌رسی از راه

بیا، بیا، که عجب تازه و تر آمده‌ای!

بیا، که خیزم و از شوق در برت گیرم

[...]

هلالی جغتایی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۸ - شکوه و زینب (ع) سر قبر مادر

 

ز کربلا تو چرا بی‌برادر آمده‌ای

چنین شکسته دل و خاک بر سر آمده‌ای

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode