گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۶

 

خرابه دل من پر شد از محبت دوست

مباد هیچ دلی خالی از مودت دوست

کدام دولت و فرصت نیافت هر که بیافت

سعادت شرف وصل بار و صحبت دوست

اگرچه در خور او خدمتی نمی آید

[...]

۵ بیت
کمال خجندی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷

 

سر امید نهم بر زمین حضرت دوست

به بوی آنکه مشرف شوم به صحبت دوست

نعیم هر دو جهان داده‌ام بهای غمش

کدام دولت شاهی رسد به دولت دوست

اگر چو شمع ببرند دشمنان سر من

[...]

۶ بیت
ناصر بخارایی
 

صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۹

 

مپوش چشم ز رخسار همچو جنت دوست

که نور چشم فزاید صفای طلعت دوست

به سیم قلب خریده است ماه کنعان را

کسی که هر دو جهان را دهد به قیمت دوست

نهال عمر ابد با کمال رعنایی

[...]

۷ بیت
صائب