گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۰

 

چو صرف شد همه اوقاتِ عمر در طلبش

نه ممکن است که دل باز گردد از عقبش

چو خضر خاصیتِ آبِ زندگی یابم

اگر چنان که به عمدا لبم رسد به لبش

دلم نه بر پیِ آن می رود به تاریکی

[...]

حکیم نزاری
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۷ - غزل ناتمام

 

نه طاقتی که بماند دل من از طلبش

نه جرئتی که شود تن روانه در عقبش

شبی به بستر من خفته بود و جان مرا

نبود جرئت یکبوسه از دو لعل لبش

چرا روی ز پی او دلا بدین جرئت

[...]

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode