گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۴

 

اگر غمی رسد از دهر شاد باش ایدل

که غم نشانه شادیست هر کرا دادند

چو شادیی رسد از غم مباش غافل هم

چرا که شادی و غم هر دو توأمان زادند

اهلی شیرازی
 

صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۶ - سئوال از ملک الموت

 

سر پدر به طبق نزد وی چو بنهادند

ستم رسیده زنان خود ز دیده بگشادند

صامت بروجردی
 

پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵۲ - خاطر خشنود

 

بطعنه پیش سگی گفت گربه کای مسکین

قبیلهٔ تو بسی تیره‌روز و ناشادند

میان کوی بخسبی و استخوان خائی

بداختری چو تو را، کاشکی نمیزادند

برو به مطبخ شه یا بمخزن دهقان

[...]

پروین اعتصامی
 
 
sunny dark_mode