×
سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی
توانگران را وقف است و نذر و مهمانی
زکات و فطره و اعتاق و هدی و قربانی
تو کی به دولتِ ایشان رسی که نتوانی
جز این دو رکعت و آن هم به صد پریشانی؟

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی
مکن ز گردش گیتی شکایت ای درویش
که تیرهبختی اگر هم بر این نسق مردی
توانگرا چو دل و دست کامرانت هست
بخور ببخش که دنیا و آخرت بردی

سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » جدال سعدی با مدعی در بیان توانگری و درویشی
به رنج و سعی کسی نعمتی به چنگ آرد
دگر کس آید و بیسعی و رنج بردارد

سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰۶
جوان گوشه نشین شیرمرد راه خداست
که پیر خود نتواند ز گوشهای برخاست

سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰۷
بر آنچه می گذرد دل منه که دجله بسی
پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد
گرت ز دست برآید چو نخل باش کریم
ورت ز دست نیاید چو سرو باش آزاد

سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۲۸
چو دوستان تو را بر تو دل بیازارم
چه حسن عهد بود پیش نیکمردانم
بلی حقیقت دعوی دوستی آنست
که دشمنان تو را بر تو دوست گردانم
