قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
ز نقش کلک تو روشن بشب دو چشم فلک
ز زخم گرز تو تاری بروز چشم گراز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
چو تیغ و تیر بر اندام دشمنان دم سوز
چو شیر و شکر با طبع دوستان دمساز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
عدو چو بشنود آواز تو بروز نبرد
فزون ز آهی دیگر نماندش آواز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
بجنگت اندر سوک و بصلحت اندر سور
بکینت اندر رنج و بمهرت اندر ناز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
جهانیان همه گشتند بنده تو بطبع
بدانکه هستی دشمن گداز و بنده نواز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
به پیش فضل تو فضل جهانیان چونانکه
به پیش صنع خداوند صنع لعبت باز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
هر آنکسی که بود کام وی بخدمت تو
بر آسمان برین او گذر کند چون باز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
همیشه دولت و آرامش و نشاطت هست
همیشه جان تو با رامش و خرد انباز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
موافقان را جود تو هست گنج آگن
منافقان را خشم تو هست جان پرداز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
همی فغان کند از رنج دو بنانت قلم
یکی بنه قلم و سوی ساغر می تاز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
همیشه تا در ناز و نیاز و انده و رنج
بود بمردم گاهی فراز و گاهی باز
قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۶ - در مدح ابونصر سعدبن مهدی
همیشه روز تو امروز خوشتر از دی باد
همیشه بادت انجام بهتر از آغاز
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود
ز دور چرخ فرو ایستاده چنبر چرخ
شبم چو چنبر بسته در آخرش آغاز
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود
برآمده ز صحیفه فلک چو شب انجم
چو روز در دل گیتی فرو شده آواز
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود
من و جهان متحیر ز یکدگر هر دو
پدید و پنهان گشته مرا و او را راز
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود
چه چاره سازم کز عشق آن نگار دلم
ز شادمانی فردست و با غمان انباز
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود
فراز عشق مرا در نشیبی افکندست
که باز می نشناسم نشیب را ز فراز
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود
اگر سپهر بگردد ز حال خود تو مگرد
وگر زمانه نسازد تو با زمانه بساز
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود
کسی چه دارد غم کش بود خداوندی
بسان خسرو محمود شاه بنده نواز
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۶۸ - ستایش سیف الدوله محمود
خدایگان جهان سیف دولت آنکه برو
در سعادت شد بر جهان دولت باز