گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - در مدح ملک جستان و ابوالمعالی قوام الدین

 

بمدح او نرسد رنج مدح گویان را

که طبع تیز نباشد ز تیزی بازار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - در مدح ملک جستان و ابوالمعالی قوام الدین

 

بداد و دانش و دین و بفر و بخت و ظفر

چو کردگار ز همت جداست میر از یار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - در مدح ملک جستان و ابوالمعالی قوام الدین

 

مخالفش نشناسد که چون بود شادی

موافقش نشناسد که چون بود تیمار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - در مدح ملک جستان و ابوالمعالی قوام الدین

 

ز یک عطاش توانگر شود دو صد درویش

شود درست ز یک دیدنش دو صد بیمار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۵ - در مدح ملک جستان و ابوالمعالی قوام الدین

 

همیشه بادی از ملک خویش خرم و شاد

همیشه بادی از عمر خویش برخوردار

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

همی رسد ز هوا بر زمین نثار درر

همی شود ز زمین بر هوا بخار بخور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

اگرچه هست زمین جای دیو و معدن دد

اگرچه هست هوا جای حور و معدن نور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

ز ابر گشت هوا جای دیو و معدن دد

ز لاله گشت زمین جای نور معدن حور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

گسسته ابر بهاری طویله لؤلؤ

شکسته باد شمالی شمامه کافور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

یکی ز خاک نماینده دیبئه منقوش

یکی ز تاک فشاننده لؤلؤ منثور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

بسوی صحرا تازد همی ز کوه غزال

بدانکه کوه بماند همی به پشت سمور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

چو تکیه گاه سلیمان شده است باغ و در او

ز بیر کرده چو داودیان شکوفه زبور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

جهان مرجان خطی نوشت بر مینا

قلمش ابرو مدادش مطر دبیر دبور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

زمین چو خزه ملون بگونه گونه نبات

هوا چو شعر مطرز ز گونه گونه طیور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

ز لاله کوه چو از نقش ما نوی دیبا

ز گل درخت چو از نور ایزدی که طور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

شکفته لاله چو رخسار دلبر می خوار

دمیده نرکس چون چشم لعبت مخمور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

به رای و معنی و تدبیر در بلندی مهر

چو بخت صاحب پیروز میر ابومنصور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

ز نام او نشود فال نیکبختی فرد

ز رای او نشود پای نیکنامی دور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

بکار جود رغیت و بشغل حرب حریص

میان مجلس ساکن میان صف صبور

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

بلند ملک ز تیغ وی و معادی پست

خراب گنج ز دست وی و جهان معمور

قطران تبریزی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۳۴
sunny dark_mode