×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷
چه عقل و دانش و هوشیست بر کمال مرا
که ی برد دگر آن خط برون ز حال مرا
شراب کوثر اگر ساقیش نه دوست بود
حرام باد اگر آن می بود حلال مرا
چو خضر از آب حیات لبت نگردم سیر
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۵
کجا به دام کشد سایه نهال مرا
شکوفه خنده شیرست از ملال مرا
فروغ گوهر من از نژاد خورشیدست
به خیرگی نتوان کرد پایمال مرا
چنین که لقمه غم در گلوی من گره است
[...]
واعظ قزوینی » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۹
جواب لعل تو، شیرین کند سئوال مرا!
مکیدنش چکند تا لب خیال مرا؟!
فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵
شبیه ماه مکن طفل خردسال مرا
چو آفتاب نخواهی اگر زوال مرا
در این قفس چو مرا قدرت پریدن نیست
خوشم که سنگ حوادث شکست بال مرا
نهاد سر به بیابان ز غم دل وحشی
[...]
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۱ - ایدآل یا سه تابلوی عشقی
عزیز عشقی، دشتی، تو خوب حال مرا
شناختی و از آن خوبتر خیال مرا
میرزاده عشقی » نمایشنامه » نمایشنامهٔ ایدآل پیرمرد دهگانی یا سه تابلوی مریم » بخش ۱ - ایدآل یا سه تابلوی عشقی
تو بهتر از خود من دانی ایدآل مرا
تمام مایهٔ بدبختی و ملال مرا