گنجور

سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - در مدح قوام الملک احمد عمر گفت به تهنیت خازنی وی

 

می از لب تو صفا یادگار می خواهد

گل از رخ تو به جان زینهار می خواهد

ز مه نیافت همانا گل پیاده مدد

کز آفتاب رخت هم سوار می خواهد

سزد که بسته دلم چون شکر در آب گداخت

[...]

سید حسن غزنوی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۸۵

 

سواد شب دل شب زنده دار می خواهد

زمین سوخته تخم شرار می خواهد

مگر به داغ عزیزان نسوخته است دلش

کسی که زندگی پایدار می خواهد

به دست نفس مده اختیار دل زنهار

[...]

صائب تبریزی