گنجور

مجد همگر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵

 

بشد مرا به امید تو روزگار از دست

بدادم از پی وصل تو کار و بار از دست

منم فتاده پای غم تو دستم گیر

مکن ستیزه و این سرکشی بدار از دست

ز دست من به جوانی مشو نگارینا

[...]

مجد همگر
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۱

 

چو شوق روی تو بر بودم اختیار از دست

برفت چون سر زلف توأم قرار از دست

به دست بود مرا دامن نگار دریغ

که برد چرخ جفا پیشه ام نگار از دست

گرت رسد به گریبان دوستان دستی

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode