گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۷

 

اگر به صورت روی تو آفتابستی

همه بنای شب از روی او خرابستی

ز کبر و عجب زمانی نتابدی بر خلق

گر از جمال تو جزوی در آفتابستی

ور آفتاب خبر داردی زصورت تو

[...]

ادیب صابر
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۴

 

کسی که دامنش آلودهٔ شرابستی

دعای او به در دیر مستجابستی

به مستی از لب دردی‌کشی شنیدم دوش

که چاره همه دردی شراب نابستی

فغان که پرده ز کارم فکند پنجه عشق

[...]

فروغی بسطامی
 
 
sunny dark_mode