گنجور

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴ - سپهر مرتبه، بکتاش بیگ

 

زهی ارادهٔ تو نایب قضا و قدر

ستاره امر ترا تابع و فلک منقاد

تویی خلاصه آبا و امهات وجود

به سان تو خلفی مادر زمانه نزاد

سپهر پیر که تا بوده گشته گرد جهان

[...]

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۳ - عباس بیگ گردون قدر

 

یگانهٔ دو جهان زبده و خلاصه عهد

تویی که مهر و سپهرت ندیده شبه و نظیر

سوار عزم تو هرجا که رخش حکم جهاند

دوید بر اثر او جنیبت تقدیر

ز لشکر تو سواری اگر برون تازد

[...]

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۴ - به مفت نیز نیرزد

 

زری که می‌طلبم دوش لطف فرمودی

ز من کسی نستاند به سد هزار نیاز

به مفت نیز نیرزد و گرنه هم خود گوی

که من چرا زر مفتی چنین دهم به تو باز

به هزل دست به دستش برند و اندازند

[...]

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۵ - ماه نا تمام

 

مهی که از افق طبع بنده طالع شد

به منتهای کمالش نشد مقام هنوز

اگر برابر خورشید خاطر تو رسد

شود تمام که ماهیست ناتمام هنوز

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۹ - وجه برات

 

نوشته حضرت آصف برات من به کسی

که هیچ حاصل از او نیست غیر افغانم

به قدر وجه براتم درید کفش و نشد

که یک فلوس ز وجه برات بستانم

وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴ - غضنفر گله جاری

 

غضنفر کلجاری به طبع همچو پلنگ

رسید و خواست که خود را کند برابر من

ولی ز آتش طبعم پلنگ وار گریخت

غریب جانوری دور گشت از سر من

وحشی بافقی
 
 
sunny dark_mode