گنجور

قاآنی » مسمطات » شمارهٔ ۳ - وله ایضاً

 

جهان فرتوت باز جوانی از سر گرفت

به سر ز یاقوت سرخ شقایق افسر گرفت

چو تیره زاغی سحاب بر آسمان پر گرفت

ز چرخ اختر ربود ز نجم زیور گرفت

که تاکند جمله را به فرق نسرین نثار

[...]

قاآنی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳

 

هزار دور از سپهر چو بگذرد گه شود

که تا یک آدم بدهر صفیعلی شه شود

چرا نه بینی که چون میان کل بشر

یکی بدین وزن و سنگ عیان بنا گه شود

ز سیصد و شصت شب شبی بود لیل قدر

[...]

صفی علیشاه
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مراثی عبدالله بن الحسن سلام الله علیهما » فی رثاء عبدالله بن الحسن سلام الله علیهما

 

یگانه دُرّی یتیم عقیق لب لعل فام

به یازده سالگی دو هفته ماهی تمام

شاخ گل تازه ای ز گلشن مجتبی

ندیده چرخ کهن چون قد او خوشخرام

کتاب جان باختن حمایل گردنش

[...]

غروی اصفهانی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » غزلیات » شمارهٔ ۹۱

 

ز شور عشق تو گر ز عندلیبان شدم

ولی گرفتار بیداد رقیبان شدم

پس از زمانی مدید جامۀ تقوی درید

زبسکه با بخت خویش دست و گریبان شدم

چه صبح روشن اگر شهرۀ شهرم ولی

[...]

غروی اصفهانی
 
 
sunny dark_mode