غروی اصفهانی
»
دیوان کمپانی
»
مدایح و مراثی
»
مراثی عبدالله بن الحسن سلام الله علیهما
»
فی رثاء عبدالله بن الحسن سلام الله علیهما
یگانه دُرّی یتیم عقیق لب لعل فام
به یازده سالگی دو هفته ماهی تمام
شاخ گل تازه ای ز گلشن مجتبی
ندیده چرخ کهن چون قد او خوشخرام
کتاب جان باختن حمایل گردنش
از آنکه عبدالهش بود بتحقیق نام
دو گوشوارش بگوش ولی ز سر رفته هوش
چو دید یکتائی پادشه خاص و عام
بعزّ و فرزانگی از حرم آمد برون
که تا کند از صفا طواف بیت الحرام
رفت بخنجر ذبیح کند نیازی ملیح
کعبۀ اسلام را ز جان کند استلام
ربود پروانه را شمع دل انجمن
گشت غزال حرم پیش دلآرام رام
رهسپر راه عشق شد سپر شاه عشق
چه خصم بد خواه عشق تیغ کشید از نیام
بداد دست و گرفت بدامن شاه جای
شد هدف تیر کین در آن خجسته مقام
خسرو ملک قدم سوخت ز سر تا قدم
ز داغ شهزادۀ ملیح شیرین کلام
داغ دل شاه عشق فزون ز اندازه شد
زخم جگر تازه بود تازهتر از تازه شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
یگانه دُرّی یتیم عقیق لب لعل فام
به یازده سالگی دو هفته ماهی تمام
شاخ گل تازه ای ز گلشن مجتبی
ندیده چرخ کهن چون قد او خوشخرام
کتاب جان باختن حمایل گردنش
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.