گنجور

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۰

 

تفسیر سازد حسن را رویی که دارد خال و خط

تأکید معنی می کند بر مصحف اعراب نقط

دست شناور کی کند از شورش دریا حذر

دارد خطرها در کمین زنجیر موج از پای بط

گر رو به صحرا آورم از لاله زار آتش دمد

[...]

سیدای نسفی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۷

 

دارم ز دست داغ دل سامانیان در بغل

دریای خون در آستین گرداب عمان در بغل

عمریست تیرش را به دل از غیر پنهان کرده ام

ترسم که آخر گل کند چون غنچه پیکان در بغل

از فکر روی و زلف او دارد دل من روز و شب

[...]

سیدای نسفی