گنجور

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۸

 

گویند جان خواهد ز من این جان و این جانان من

آن زلف و آن رخسار او، این کفر و این ایمان من

دل را سپردم با غمش، این جان من وان مقدمش

آن جعد و زلف در همش، وین کار بی‌سامان من

آن رسم ناگه دیدنش، طرز نگه دزدیدنش

[...]

نشاط اصفهانی
 
 
sunny dark_mode