×
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۵
چو مهر جمال تو در جلوه بود
ز هر ذره نوعی دگر رو نمود
ز نور تجلی جهان محو شد
صبا چون ز روی تو پرده گشود
ز خورشید تابان برافکن نقاب
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۸
زهی بزم و ساقی و حسن و جمال
زهی مستی و ذوق و جام وصال
زهی مطرب و چنگ و آواز نی
زهی شورش و وجد ارباب حال
چه رندان می نوش پرهیزکار
[...]
اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۴
واین الاثافی و این الطلال
واین الخیام واین الظلال
واین الاثاث واین الرثاث
واین النساء واین الرجال
وفی کل حی و فی کل شئی
[...]