×
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۱
شنودم که میگفت بشوده به شیخ
که احوال حاجی است در اضطراب
چه من دوش خوابی عجب دیدهام
که سیلی در آمد ز کوه زراب
عمارات حاجی و پالانهاش
[...]
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۷
وزیرا جهان قحبه بی وفاست
تو را زین چنین قحبهای ننگ نیست
برون زین فراخی دگر را بخواه
خدای جهان را جهان تنگ نیست
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۹۷
ایا شمع جمع و چراغ ملوک
چو پروانه تا چند تابم دهید
شما عین لطفید و دریای جود
چرا وعده چون سرابم دهید
گناهی نکردم خطایی نرفت
[...]
سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۶۲
سپهرا من از شادیت غارغم
مرا چون توانی که غمگین کنی
ندارم ز تو هیچ امید و بیم
اگر مهر وزری و گر کین کنی
نه میخم که بندم به پیشت کمر
[...]