×
اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۳
نه که در کوی تو جز من دگری گمره نیست
هیچکس ز آمدن و رفتن خود آگه نیست
سر نتابم زدر میکده تاخاک شوم
که سری نیست که خاک ره این درگه نیست
نخل مقصود من سوخته کوته دست
[...]
عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵
هیچ گه ناله ی من گوش زد آن مه نیست
وین کمندی است که از بام فلک کوته نیست
آن چنان مست جمال است که شب تا به سحر
می کشد جام و ز کیفیت می آگه نیست
بر حذر باش که در چه نفتد یوسف دل
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۲ - کاتبی ترشیزی
هیچ کس یک سرِ مو از دهنت آگه نیست
دم از آنجا نتوان زد که سخن را ره نیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۳۲ - کاتبی ترشیزی
هیچ کس یک سرِ مو از دهنت آگه نیست
دم از آنجا نتوان زد که سخن را ره نیست