گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۷۰

 

من به بوی سر زلفت نگرانی دارم

با لب لعل تو آمیزش جانی دارم

حال دل با همه کس راست نمی یارم گفت

زآنکه با گوش تو من راز نهانی دارم

سر فرو ناورم ای دوست به کون و به مکان

[...]

جهان ملک خاتون
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۹

 

عمر رفته است و کنون آفت جانی دارم

گشته ام پیر، ولی عشق جوانی دارم

چاره ساز دل و جان همه بیمارانی

چاره ای ساز، که من هم دل و جانی دارم

کاش! چون لاله، دل تنگ مرا بشکافی

[...]

هلالی جغتایی
 
 
sunny dark_mode