کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۸
دل مقیم در آن جان جهان می باشد
خاطر آنجاست که آن جان جهان می باشد
خوش بود دل نگرانی بچنان دلبندی
که بدین کس دل او هم نگران می باشد
گر شدم عاشق و میخواره مرا عیب مکن
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۶۰
پیچ و خم لازمه رشته جان می باشد
نیست بی سلسله تا آب روان می باشد
جان روشن نکند در تن خاکی آرام
آب در صلب گهر قطره زنان می باشد
اختیاری نبود آه، کهنسالان را
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۶۱
دیده زنده دلان اشک فشان می باشد
آب از قوت سرچشمه روان می باشد
نیست در انجمن وصل اشارت محرم
در حرم صورت محراب نهان می باشد
صیقل سینه روشن گهران گفتارست
[...]
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۶۲
شکوه اهل دل از خلق نهان می باشد
این عقیقی است که در زیر زبان می باشد
صحبت راست روان راست نیاید با چرخ
تیر یک لحظه در آغوش کمان می باشد
بی ندامت نبود صحبت بی حاصل خلق
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۵
پیر خمیازهکش وضع جوان میباشد
حسرت تیر در آغوش کمان میباشد
نوبهار چمن عمر همین خاموشیست
گفتگو صرصر تمهید خزان میباشد
غفلت از منتظر وصل خیالی است محال
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۶
راحت دل ز نفس بالفشان میباشد
آب این آینه چون باد روان میباشد
شعلهها رنگ به خاکستر ما باخته است
شور پرواز درن سرمه نهان میباشد
سادگی جنس چو آیینه دکانی داریم
[...]