گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۴

 

هر کسی در سر ازینگونه هوسها دارند

که چوما چشم بقین و دل دانا دارند

شیوه اهل صفا هیچ ندانسته هنوز

خویشتن را همه صوفی وش و رعنا دارند

قول ایشان همه این کاهل یقینیم و شناخت

[...]

کمال خجندی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱۱

 

نه غم خار و نه اندیشه خارا دارند

رهنوردان تو پیشانی صحرا دارند

به زر و سیم جهان چشم نسازند سیاه

پا به گنج گهر از آبله پا دارند

وادایی نیست که صد بار بر او نگذشتند

[...]

صائب تبریزی
 

ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷

 

دل‌فریبان که به روسیهٔ جان جا دارند

مستبدانه چرا قصدِ دلِ ما دارند

دلبران خودسر و هرجایی و روسی‌‌صفتند

ورنه در خانهٔ غیر از چه سبب جا دارند

گاه لطف است و خوشی گاه عتاب است و خطاب

[...]

ملک‌الشعرا بهار
 
 
sunny dark_mode