گنجور

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۳ - حقه لعل

 

چشم سر مست تو چون بخت من اندر خواب است

دهن تنگ تو چون کام جهان نایاب است

۱ بیت
سلمان ساوجی
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲

 

وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است

ریگش از خون دل تشنه لبان سیراب است

خواب مرگ است در آن وادی و بیدار دلی

شده در سایه هر خاربنش در خواب است

سربنه یا سر خود گیر که این وادی را

[...]

۸ بیت
جامی
 

صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳۸

 

زان دم تیغ که از آب بقا سیراب است

آب بردار که صحرای فنا بی آب است

پیر کنعان نظر از راه نظر بستن یافت

چشم پوشیدن این طایفه فتح الباب است

طوق زنجیر، گریبان سورست مرا

[...]

۱۰ بیت
صائب
 

صائب » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۹۷

 

پیش ارباب خرد رسم تکلف باب است

در خرابات مغان ترک ادب آداب است

عاشق صادق و پروای ملامت، هیهات

صبح در سینه خود چاک زدن بی تاب است

هر که گیرد ز جهان گوشه عزلت طاق است

[...]

۳ بیت
صائب
 

صائب » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۹۸

 

پیش اشکم که خروشنده تر از سیلاب است

بحر را مهر خموشی به لب از گرداب است

تا ازان حسن رباینده نظر یافته است

آب آیینه رباینده تر از سیلاب است

۲ بیت
صائب