×
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۳۳
امشب ای یار قصد خواب مکن
مرو و کار ما خراب مکن
شب درازست و عمر ما کوتاه
قصه کوته کن و شتاب مکن
چشم مست تو گرچه در خوابست
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۶۳
مه بی مهر من ز شعر سیاه
روی بنمود بامداد پگاه
کرده از شام بر سحر سایه
زده از مشک بر قمر خرگاه
دل من درگَو زنخدانش
[...]
خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۸۴
گل سوری دگر بجلوه گری
می کند صید بلبل سحری
بطراوت سمن رخان چمن
می برند آب لاله برگ طری
بوی گیسوی یار می شنوم
[...]