گنجور

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السادسة عشر - فی حکومة الزوجین

 

نرگسم وعده کرد و داد پیاز

شکرم وعده کرد و داد مویز

عوض در بمن نمود شبه

بدل زر بمن رسید پشیز

نیست انبان بی سر و پایان

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السادسة عشر - فی حکومة الزوجین

 

مرد را ابر و باد باید بود

گرم رفتار و راد باید بود

بدل و طبع نه بمال و یسار

خسرو کیقباد باید بود

چون گل و لاله در میانه خار

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السادسة عشر - فی حکومة الزوجین

 

سخت بسته چو راه گوش کر است

ناگشاده چو دیده کور است

نا بسوده چو گوهر صدف است

نا گرفته چو قلعه غور است

گوئی از بی فضائی و تنگی

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السادسة عشر - فی حکومة الزوجین

 

در ورقهای آهنین نرود

نوک پیکان که از خمیر بود

بر زره نیز کارگر ناید

صفحه تیغ کز حریر بود

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السابعة عشر - فی مناظرة الطبیب و المنجم

 

آدمی عالمی است از حکمت

و اندرو صد هزار بند و گشاد

حق درین هفت چرخ ننهاد است

آنچه در اصل هفت عضو نهاد

کور دل بنده ایست آنکه ندید

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السابعة عشر - فی مناظرة الطبیب و المنجم

 

ای طبیب برآمده بتو سال

بر تو پوشیده جمل احوال

جان بیمار در تراقی وتو

میگشائی ز دست او قیفال

نه بترسی ز کردگار و رسول

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة السابعة عشر - فی مناظرة الطبیب و المنجم

 

رواح الجهل لیس له صباح

ولیل الغی لیس له نهار

اذا بیض العذار فلیس عذر

علی لهو بان خلع العذار

اذا مدت الی کأس یمین

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثامنة عشر - فی الفقه

 

فوت شد مرد را بروز و شبی

یک نمازی نداند او که کدام؟

نزد نعمان و نزد بو یوسف

شب و روزی کند نماز تمام

باز نزد محدبن حسن

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثامنة عشر - فی الفقه

 

محرمی در حرم ز همچو خودی

عاریت خواست کاردی و بداد

صید مذبوح شد بدان آلت

تو چه گوئی جزاش بر که نهاد؟

پس اگر جای کارد تیر وکمان

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة التاسعة عشر - فی اوصاف بلدة بلخ

 

هر یک از غایت ترفع قدر

پیشوای بزرگ و صاحب صدر

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة التاسعة عشر - فی اوصاف بلدة بلخ

 

همه چون با یزید صافی دم

همچو شبلی همه عزیز قدم

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة التاسعة عشر - فی اوصاف بلدة بلخ

 

هر یکی چون سپهر ثابت رای

هر یکی چون ستاره راهنمای

طبعشان در کرم بهانه طلب

لطفشان در حدیث روح افزای

مایه دار سخا و علم علی

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة التاسعة عشر - فی اوصاف بلدة بلخ

 

گرم تازان عرصه تجرید

پاکبازان رسته افلاس

همه هشیار شوق بی خور و خواب

همه مشتاق عشق بی می و کأس

همچو مل رنج کاه و روح افزای

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة التاسعة عشر - فی اوصاف بلدة بلخ

 

شهرشان از خوشی چو خلد برین

رویشان از کشی چو حور العین

تیره از رویشان بدور و نجوم

خیره از زلفشان زمان و زمین

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة العشرون - فی السکباج

 

مخور از روی شهوت و دونی

از پی آز و حرص افزونی

لقمه نان بود که دارد باز

از بسی لقمه های صابونی

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الحادیة و العشرون - فی اوصاف بلدة سمرقند

 

ماهرویان از آن زمین خیزند

سرو قدان در آن چمن رویند

باد فردوس از آن هوا یابند

گل جنت از آن زمین بویند

نقش فرودسیان و حوران را

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الحادیة و العشرون - فی اوصاف بلدة سمرقند

 

گل این نوبهار خار دل است

آب او تیغ آبدار دل است

ناز او سر بسر نیاز تن است

خمر او سر بسر خمار دل است

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الحادیة و العشرون - فی اوصاف بلدة سمرقند

 

ابر را مایه نصاب نماند

سوی بستان شدن شتاب نماند

باغ را در شرابخانه ابر

جز همان عشوه سراب نماند

آب چشم سحاب چون کم شد

[...]

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثانیة و العشرون - فی المعزم

 

هر که با عاشقی ندیم شود

گرچه طاری بود مقیم شود

ای بساط صاحب ردای سپید

که درین غم سیه گلیم شود

حمیدالدین بلخی
 

حمیدالدین بلخی » مقامات حمیدی » المقامة الثانیة و العشرون - فی المعزم

 

عاشقان بنی اندر آن حضرت

عدد ریگ در بیان‌ها

همه را در ره هوی دل‌ها

همه را در کف وفا جان‌ها

رنج گشته به جمله راحت‌ها

[...]

حمیدالدین بلخی
 
 
۱
۲
۳
sunny dark_mode