گنجور

وفایی مهابادی » دیوان فارسی » قصاید » شمارهٔ ۱

 

هان وفایی چه خفته ای دریاب

در طریقت نه کفر شد خور و خواب؟

پیر گشتی به جهل و نادانی

شد به بازی و لهو دور شباب

گر شد آنت ز دست، اینت هست

[...]

وفایی مهابادی
 
 
sunny dark_mode