×
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۶۵
گوهر عشق تو را دل صدف است
ناوک درد تو را جان صدف است
بحر اسرار شناسد خود را
شیخ مغرور که بادش به کف است
رخنه تیغ جفایت به سرم
[...]
۷ بیت
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۴۰ - عقد یازدهم در مقام زهد که انقطاع رغبت است از نعم فانی و اقتصار همت بر نعیم جاودانی
نقد دین گوهر و دنیا صدف است
وین صدف درصدد صد تلف است
۱ بیت
جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۸۵ - عقد بیست و ششم در صدق که عبارت از آنست که ظاهر و باطن برابر بود و بلکه باطن از ظاهر خوبتر
تیر اگر راست رود بر هدف است
ور رود کج ز هدف بر طرف است
۱ بیت
ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۱۴ - احمد لایَنصَرِف
فکرِ شاهِ فَطِنی باید کرد
شاهِ ما گُنده و گول و خِرِف است
تخت و تاج و همه را وِل کرده
در هُتل هایِ اُروپ مُعتَکِف است
نشود منصرفِ از سَیرِ فَرَنگ
[...]
۳ بیت