گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۳۳

 

نور چشمی تو ما را نظری می‌باید

گر رسد صد نظر از تو دگری می‌باید

باز بنما رخ زیا چو بریدی سر زلف

منقطع شد شب پره سحری می‌باید

به عبادت سخنی گوی که رنجوران را

[...]

کمال خجندی
 

هلالی جغتایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۵

 

هردم از چشم تو دل را نظری می‌باید

صد نظر دید و هنوزش دگری می‌باید

آن قدر سرکشی و ناز، که باید، داری

شیوه مهر و وفا هم قدری می‌باید

هرچه در عالم خوبی‌ست از آن خوب‌تری

[...]

هلالی جغتایی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰

 

از سر کوی سلامت سفری می‌باید

بر سر راه ملامت گذری می‌باید

عشق در دعوت ما آمده ای دل بشتاب

که زخون جگرش ما حضری می‌باید

لوح دل سر به سر از گرد هوس گشت سیاه

[...]

نشاط اصفهانی
 

نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰

 

هر کرا بر سر آن کو گذری می‌باید

از دل گمشده‌ام راهبری می‌باید

از توام نیست گریزی که به هر سو گذرم

بر سر کوی تو زان ره گذری می‌باید

گشت منظور تو آن کز نظر خلق فتاد

[...]

نشاط اصفهانی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی

 

لوح دل سر به سر از گرد علایق سیه است

شسست و شویی به خود از چشم تری می‌باید

ترسمت سر خجل از خاک برآری که به حشر

یادگاری به رخ از خاک دری می‌باید

رضاقلی خان هدایت
 
 
sunny dark_mode