گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۸۵

 

چون سویداست نهان در دل شب کوکب ما

خط بیزاری صبح است سواد شب ما

صائب تبریزی
 

طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » ابیات برگزیده از غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

شورش انداخته در شام و سحر یارب ما

در غمت نیست کم از روز قیامت شب ما

طفل اشکیم، ز ما درس طرب چشم مدار

نیست جز ابجد غم در ورق مکتب ما

طغرای مشهدی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲

 

گشت از اندیشهٔ آن ترک ستم مشرب ما

همچو تبخال گره بر لب ما مطلب ما

سوز عشق از سر ما تا دم آخر نرود

استخوانی شده چون شمع ز داغت تب ما

آرزوها همه در پردهٔ دل پنهان ماند

[...]

جویای تبریزی
 

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳

 

تا به مستی نرسد بر لب ساقی لب ما

بر نیاید ز خرابات مغان مطلب ما

عشق پیری است که ساغر زده‌ایم از کف او

عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما

توبه از شرب دمادم نتوانیم نمود

[...]

فروغی بسطامی
 
 
sunny dark_mode