گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۹

 

هیچ باشد که سفر کردۀ ما بازآید

به جفا رفت همانا به وفا باز آید

ترسم آن تُرکِ ختایی به خطا میل کند

چون ختایی ست نباید به خطا بازآید

شرمم آید ز خیالش که به کس در نگرم

[...]

حکیم نزاری
 

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۳۵

 

باشد آن روز که آن فتنه به ما باز آید

لیک از آنگونه که او رفت، کجا باز آید؟

رفت و باز آمدنش تا به قیامت نبود

ای قیامت، تو بیا زود که تا باز آید

ای صبا، از سر آن کوی غباری به من آر

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode