گنجور

بلند اقبال » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹

 

تنم از روزه ماه رمضان شد چو هلال

شکر لله که عیان گشت هلال شوال

دل خونین من از طعنه زاهد می دید

آنچه از نشتر فصاد بیند قیفال

رندی ار گفت حرام است می او را بزنند

[...]

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۸ - تضمین با غزل خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی (رحمه الله علیه)

 

شورش حشر به هر راهگذر می‌بینم

سیل خوناب جگر تا به کمر می‌بینم

تلخی زهر هلاهل ز شکر می‌بینم

این چه شوری‌ست که در دور قمر می‌بینم

همه آفاق پر از فتنه و شر می‌بینم

[...]

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷ - درجواب جناح حاج «شوریده شیرازی» فصیح الملک

 

ای صبا رو ز من اندر برمجد الشعرا

گوکه ای ازهمه صاحب نظران بهترکا

چند شعری که فرستادی وپرسیدی حال

بود از دلبرکان الحق دلبرترکا

نر خری خواسته بودی که فرستم به برت

[...]

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۱ - قطعه

 

سه رسدکرده پریشانی عالم را چرخ

دو به من داده یکی را به خم طره یار

تنگتر گشته مرا دل به بر از دیده مور

تلختر گشته مرا کام ز زهر دم مار

زرد رخ گشته ام ار رنج والم همچو ترنج

[...]

بلند اقبال
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode