×
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲۰
از چه ای عشق تو در سینه ما جا کردی
دل تاریک مرا سینه سینا کردی
گر سر قتل نداری تو زابرو و مژه
خنجر و تیر و سنان از چه مهیا کردی
خواهی ار کس نشناسد که تو خونخوار منی
[...]
آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۰۳
هیچ دانی که چه با این دل شیدا کردی
صبر و دین طاقت و عقلش همه یغما کردی
داغ عشقی زدیاش زان خم گیسو به جبین
راندهاش از حرم و دیر و کلیسا کردی
میکشان خام شمارندم و زاهد خمار
[...]