گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۲۹

 

نوبهار است و چمن جلوه جوزا کرده

ابرها ریختنی لؤلؤی لالا کرده

گره طره سنبل ز صبا جستم، گفت

«دامن لاله پر از عنبر سارا کرده »

بر گل و لاله تر می رود و نیک ببین

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٧۶٠

 

شرف دولت و دین زبده اصحاب کرم

ای بذاتت هنر و فضل تولا کرده

ابر کلک گهر افشان تو مانند صدف

دهن آز پر از لؤلؤ لالا کرده

چشم بد دور ز خط تو که هر نقطه او

[...]

ابن یمین
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » المطائبات و المقطعات » شمارهٔ ۱۳ - ایضاً

 

ای بهر گونه بسر برده بسی در پی علم

وان همه کرده ی تو نزد خرد نا کرده

مدتی گشته بتحصیل فضایل مشغول

وز معلم همه تعلیم فلمّا کرده

خواجوی کرمانی
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۳۵

 

تا غمت همچو الف در دل ما جا کرده

دل ما ترک هوای غم هر جا کرده

رو به روی غمت آورده و دل برده ز دست

از جهانی شب وصل تو تمنّا کرده

از دو چشمم همه شب خیل خیالت نرود

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode