گنجور

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - در تغزل و مدح اتسز

 

ای سهی سرو رهی و قد خرامان ترا

سجده برده مه گردون رخ رخشان ترا

بندگی کرده عقیق یمن و در عدن

شب و روز از بن دندان لب و دندان ترا

صبح دم جامه چو در سرفگنی نشناسند

[...]

وطواط
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۶

 

باغبان در نگشوده است گلستان ترا

بو نکرده است صبا سیب زنخدان ترا

از تو محجوب تری یاد ندارد ایام

بوی گل باز ندیده است گریبان ترا

پرده دیده بادام مشبک شده است

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode