گنجور

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴

 

دارم از رنگ رخت در دل و در جان آتش

نیست در شعله خورشید از اینسان آتش

هم از آنشمع که روشن شد از هر دو جهان

دید از شاخ شجر موسی عمران آتش

دیدم از نور رخ ماه تو ای سرو بلند

[...]

کوهی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۷۰

 

برتو دوزخ شده از کثرت عصیان آتش

ورنه در چشم خلیل است گلستان آتش

زلف و خط چهره او را نتواند پوشید

درته دامن شبهاست نمایان آتش

دوزخ از سردی ایام بهشتی شده است

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode