گنجور

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۳۱

 

خوش است آن دو چشمِ مخمور و خوش آن دو زلفِ مشکین

خوش است آن لبان باریک و خوش آن دهانِ شیرین

خوش است آن بر و بنا گوش و میانِ طاق ابرو

خوش است آن بن دو بازو و سرو دو دستِ سیمین

عجب از کسی بمانم که بدید و خواهد اکنون

[...]

حکیم نزاری
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۲

 

که خبر برد به بار از من مبتلای غمگین

که لبش بریخت خونم به بهانه های رنگین

شب هجر دلفروزان چو سحر ندارد امشب

تو هم ای چراغ مجلس به امید صبح منشین

سر ما دگر نخواهد بوجود آستانت

[...]

کمال خجندی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱۶ - غدیریه در مدح یعسوب الدین امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام

 

بود او مؤلف و بس بکتابهای دیرین

بود او مربی و بس بمربیان آئین

رشحات علم دانی به بشر شد از که تلقین

بخدا قسم علی بود که ابتدای تکوین

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode