گنجور

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۶ - ایضاً فی رثائه علیه السلام عن لسانها

 

ز فراق لالۀ روی تو سینه داغ دارد

دل داغدیده از سینۀ من سراغ دارد

دل چرخ پیر بگداخت بنو جوانی تو

چه دلی است خام کز سوخته ای فراغ دارد

بتو بود روشن ای شمع جهانفروز مادر

[...]

غروی اصفهانی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۷ - ایضاً فی رثائه علیه السلام عن لسان امه

 

دل ناتوان لیلی ز غم تو می‌گدازد

چکند اگر نسوزد چکند اگر نسازد

تو سوار روی نی مادر دل کبابت از پی

نه عجب اگر که در پای نی تو سر ببازد

تو اگرچه سر بلندی نظری بزیر پا کن

[...]

غروی اصفهانی
 

غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۸ - فی رثاء علی بن الحسین الاکبر علیه السلام

 

دل سنگ خاره شد خون ز غم جوان لیلی

نه عجب که گشته مجنون دل ناتوان لیلی

ز دو چشم روشن شاه برفت یک فلک نور

چه ز خیمه شد روان، با که ز تن روان لیلی

دل شاه خون شد از شور فراق شاهزاده

[...]

غروی اصفهانی
 
 
sunny dark_mode