گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۵

 

رخ زرد عشقبازان چمن و بهار باشد

دل پر ز داغ ایشان همه لاله زار باشد

بفکن به عین دریا خود را و امن بنشین

که بلای موج طوفان همه در کنار باشد

دل غافل آن زمان سرد شود ز دار فانی

[...]

سعیدا
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۶

 

چو به درد خوی کردی به دوا توان رسیدن

به قضا رضا چو دادی به خدا توان رسیدن

چو خیال عشقبازان به هوای دل قدم نه

که به منزل محبت نه به پا توان رسیدن

به درآ ز راه چشمم چو نگاه، دلنشین شو

[...]

سعیدا
 
 
sunny dark_mode