×
وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶
بی رخِ جانپرورِ جانان مرا از جان چه حظ
از چنان جانی که باشد بی رخِ جانان چه حظ
دیگر از شهرم چه خوشحالی چو آن مهپاره رفت
چون ز کنعان رفت یوسف دیگر از کنعان چه حظ
ناامید از خدمتِ او جان چه کار آید مرا
[...]
۵ بیت
رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۲
بی تو ای رخشنده اختر زاختر رخشان چه حظ
بی تو ای تابنده انجم ز انجم تابان چه حظ
جان غم پرورده را با عیش و با عشرت چکار
با قفس خو کرده را از باغ و از بستان چه حظ
تشنه ی لعل لب یارم من لب تشنه را
[...]
۶ بیت