گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳۹

 

هر دلی را طره جانان نمی گیرد به خود

غیر ماه مصر این زندان نمی گیرد به خود

در دل عاشق ندارد راه غیر از فکر دوست

این تنور گرم جز طوفان نمی گیرد به خود

می پذیرد گرچه لوح ساده هر نقشی که هست

[...]

صائب تبریزی
 

سعیدا » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۵

 

جسم ما از ناتوانی جان نمی گیرد به خود

درد ما از نازکی درمان نمی گیرد به خود

کاملی ذاتی زیاد و کم ندارد در وجود

تیغ ابرو زحمت سوهان نمی گیرد به خود

عارف از تغییر اوضاع جهان دلگیر نیست

[...]

سعیدا
 
 
sunny dark_mode