گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

از حقایق تا تو حرفی نشنوی

ای پسر حیوان ناطق کی شوی؟

تا که گوش طفل از گفتار مام

پر نشد ناطق نشد او در کلام

ور نباشد طفل را گوش رشد

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

تو ز دیو نفس اگر جوئی امان

رو نهان شو چون پری از مردمان

گنج خواهی کنج عزلت کن مقام

واستتر و استخف عن کل الانام

چون شب قدر از همه مستور شد

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

فرخ آن ترکی که استیزه نهد

اسب او از خندق آتش جهد

گرم گرداند فرس را آنچنان

که کند آهنگ هفتم آسمان

چشم را از غیر و غیرت دوخته

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

گر بود در ماتمی صد نوحه گر

آه صاحب درد باشد کارگر

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

تو چه دانی قدر آب دیدگان

عاشق نانی تو چون نادیدگان

گر تو این انبان ز نان خالی کنی

پر ز گوهرهای اجلالی کنی

تا تو تاریک و ملول و تیره ای

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

علم رسمی سربسر قیل است و قال

نه از آن کیفیتی حاصل نه حال

طبع را افسردگی بخشد مدام

مولوی باور ندارد این کلام

علم نبود غیر علم عاشقی

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

عادت ما نیست رنجیدن ز کس

ور بیازارد، نگوئیمش بکس

ور برآرد دود از بنیاد ما

آه آتش بار ناید یاد ما

ورنه ما شوریدگان در یک سجود

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

اندکی جنبش بکن همچون جنین

تا ببخشندت حواس نوربین

دوست دارد یار این آشفتگی

کوشش بیهوده به از خفتگی

اندر این ره میتراش و میخراش

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش پنجم

 

زین جهان تا آن جهان بسیار نیست

در میانه جز دمی دیوار نیست

هر کبوتر می‌پرد از جانبی

ما کبوتر جانب بی‌جانبی

ما نه مرغان هوا نه خانگی

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش اول - قسمت اول

 

بد بسی کردی نکوپنداشتی

هیچ جای آشتی نگذاشتی

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم

 

گر ترا دانش و گر نادانی است

آخر کار تو سرگردانی است

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم

 

کم نشین با قوم ازرق بپرهن

با بکش برخان ومان انگشت نیل

یا مکن با فیل بانان دوستی

یا بنا کن خانه ای در خورد پیل

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم

 

زین سخنهای چو در شاهوار

اندکی گر گویمت معذور دار

کز درونم صد حریف خوش نفس

دست بر لب می زند یعنی که بس

اندک اندک خوی کن با نور روز

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش سوم

 

لنگ و لوک و خفته شکل و بی ادب

سوی او می غیژ و او را می طلب

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت اول

 

از بس که رفو زدیم و شد چاک

این سینه همه بدوختن رفت

ندانم آن گل خودروچه رنگ و بو دارد

که مرغ هر چمنی گفتگوی او دارد

یاربکام مانشد زین چه گنه رقیب را

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

صبغه الله هست رنگ خم هو

پیسها یک رنگ گردد اندر او

چون در آن خم افتد و گوییش قم

از طرب گوید منم خم لاتلم

این منم خم خود انا الحق گفتن است

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش چهارم - قسمت دوم

 

سنگ باشد سخت روی و چشم شوخ

می نترسد از جهانی پرکلوخ

کاین کلوخ از خشت زن یک لخت شد

سنگ از صنع الهی سخت شد

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

ناصر خسرو براهی میگذشت

مست و لایعقل نه چون میخوارگان

دید قبرستان و مبرز روبرو

بانگ بر زد گفت کای نظارگان

نعمت دنیا و نعمت خواره بین

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت سوم » بخش پنجم - قسمت اول

 

ای تو را با هر دلی رازی دگر

هر گدا را بر درت آزی دگر

صد هزاران پرده دار عشق دوست

میکند پر پرده آوازی دگر

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش اول - قسمت اول

 

کسی باشد به گیتی مرد این کار

که از گیتی همینش کار باشد

در هر چه میکنم نظر از چشم عبرتی

دروی مشرح است زتوحید صد دلیل

بگذ رتو از دلیل و بمدلول راه بر

[...]

شیخ بهایی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode