گنجور

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - علاج علمی و عملی مرض حب جاه و ریاست

 

جان که از دنباله زاغان رود

زاغ، او را سوی گورستان برد

هین مدو اندر پی نفس چو زاغ

گو به گورستان برد نه سوی باغ

گر روی رو در پی عنقای دل

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - علاج علمی و عملی مرض حب جاه و ریاست

 

مانده تو محبوس در این قعر چاه

و اندرون تو سلیمان با سپاه

گر نیایی از پی شکر و گله

در زمین و چرخ افتد زلزله

هر دمت صد نامه صد پیک از خدا

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - علاج علمی و عملی مرض حب جاه و ریاست

 

کای دریغا مرغ خوش آواز من

ای دریغا همدم و هم راز من

ای دریغا مرغ خوش الحان من

راح روح و روضه رضوان من

ای دریغا مرغ گریزان یافتم

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - شرافت گمنامی و بی اعتباری در نظر مردم

 

ملک دنیا تن پرستان را حلال

ما غلام ملک عشق بی زوال

احمقان سرور شدستند و ز بیم

عاقلان سرها کشیده بر گلیم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه حب مدح و ثناء و کراهت بدنامی

 

یک سلامی نشنوی ای مرد دین

که نگیرد آخرت آن آستین

بی طمع نشنیده ام از خاص و عام

من سلامی ای برادر و السلام

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » معالجه کراهت از مذمت

 

کی شود دریا ز پوز سگ نجس

کی شود خورشید از پف منطمس

ای بریده آن لب و حلق و دهان

کان کند پف سوی ماه آسمان

تف به رویش بازگردد بی شکی

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - مفاسد اقسام ریا و احکام آنها

 

مرغ پر نارسته چون پران شود

لقمه هر گربه دران شود

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - علاج ریا

 

هیچ دندانی نخندد در جهان

بی رضا و امر آن فرمان روان

هیچ برگی می نیفتد از درخت

بی رضا و حکم آن سلطان بخت

از دهان لقمه نشد سوی گلو

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - اخلاص

 

دزد می آید نهان در مسکنم

گویدم که پاسبانی می کنم

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل فسق و معاصی

 

خاردان آن را که خرما دیده ای

ای که بس نان کور و بس نادیده ای

تخته بند است آنکه تختش خوانده ای

صدر پنداری و بر در مانده ای

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » اهل فسق و معاصی

 

تلخ گرداند ز غمها خوی تو

تا بگردد چشم بد از روی تو

خلق را با تو بسی بدخو کند

تا تو را ناچار رو آن سو کند

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » غرور اهل علم

 

صد هزاران فضل دانی از علوم

جان خود را می ندانی ای ظلوم

داند او خاصیت هر جوهری

در بیان جوهر خود چون خری

نیک می دانی یجوز و لایجوز

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » مغرورترین از اهل عبادت

 

تا نیاری سجده، نرهی ای زبون

گر بپیمائی تو مسجد را به کون

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » صفت بیست و چهارم - طول امل و اسباب آن

 

روزگارت رفت زینگون حالها

همچو تیه و قوم موسی سالها

سال بی گه گشت و وقتت گشت طی

جز سیه روئی و فعل زشت نی

هین مگو فردا که فرداها گذشت

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - قصر أمل و فواید آن

 

سال دیگر را که می داند حساب

تا کجا شد آنکه با ما بود پار

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - قصر أمل و فواید آن

 

در زمین مردمان خانه مکن

کار خود کن کار بیگانه مکن

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه طول أمل

 

چون از اینجا وارهد آنجا رود

در شکر خانه ابد ساکن شود

گوید آنجا خاک را می بیختم

زین جهان پاک می بگریختم

ای دریغا پیش از این بودی أجل

[...]

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - معالجه طول أمل

 

خواب خرگوش و سگ اندر پی خطاست

خواب خود در چشم ترسنده کجاست

ملا احمد نراقی
 

ملا احمد نراقی » معراج السعادة » باب چهارم » فصل - فضیلت توبه

 

تاکنون کردی گنه دیگر مکن

تیره کردی آب، افزون تر مکن

ملا احمد نراقی
 
 
۱
۱۴
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
sunny dark_mode