گنجور

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵

 

رفته عمر و نیم جانی مانده است

واپسی از کاروانی مانده است

در چمن در ره نشانی مانده است

خاربست آشیانی مانده است

میرود تا پر گشاید عندلیب

[...]

طبیب اصفهانی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۰

 

هر کرا یاری برای خویشتن

ما و یار بیوفای خویشتن

تا به کی در بزم خاص اغیار را

می‌توان دیدن به جای خویشتن

محفلم را مطربی درکار نیست

[...]

طبیب اصفهانی
 

طبیب اصفهانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۳

 

چیست مرا نام، سگ کوی تو

طوق من از حلقه گیسوی تو

طبیب اصفهانی
 
 
sunny dark_mode