گنجور

سنایی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند موشح در مدح خواجه امام محمد بن محمد

 

آتش عشق بتی برد آبروی دین ما

سجدهٔ سوداییان برداشت از آیین ما

لن ترانی نقش کرد از نار بر اطراف روی

لاابالی داغ کرد از کبر بر تمکین ما

شربت عشقش هنی کردست بر ما عیش تلخ

[...]

سنایی
 

شاه نعمت‌الله ولی » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۳

 

هر نفس آئینه ای از غیب بنماید به ما

گر نظر داری ببین آئینهٔ گیتی نما

این چنین علم شریفی می کنم تعلیم تو

ذوق اگر خواهی قدم نه سوی درویشان ما

شاه نعمت‌الله ولی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹

 

غنچه خسبی باشد از سیر چمن آئین ما

بر سر ما بس بود شاخ گل بالین ما

پای خواب آلود ما در زیر دامن سرمه گشت

کوه در فریاد شد چون کبک از تمکین ما

عکس ما آئینه ها را کرد باغ دلگشا

[...]

سیدای نسفی
 
 
sunny dark_mode